جدول جو
جدول جو

معنی چرب بالا - جستجوی لغت در جدول جو

چرب بالا
چرب قامت، خوش قد و قامت، خوش اندام
تصویری از چرب بالا
تصویر چرب بالا
فرهنگ فارسی عمید
چرب بالا
(چَ)
کنایه از خوش قامت. (آنندراج). خوش قدوقامت. (ناظم الاطباء). آنکه بالایش خوب بود. (شرفنامۀ منیری). موزون و مطبوع قامت. (شعوری). چرب قامت. خوش اندام. رجوع به چرب قامت شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ لَ)
دهی جزء دهستان انگوران بخش ماه نشان شهرستان زنجان. دارای 379 تن سکنه و آب آن از چشمه و رودخانه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(بِ)
چوب تله، چه بالان بمعنی تله و دام است و یا بالان مبدل پالان است و چوب پالان دو قطعه چوبست که در پالان شتر یا خر نصب کنند مانند جناغ در زین
لغت نامه دهخدا
(چِ)
دهی از دهستان کتول بخش علی آباد شهرستان گرگان که در 24 هزارگزی جنوب علی آباد واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 135 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سار. محصولش غلات، ارزن و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان بافتن شال و کرباس وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(تَ بُ رِ)
دهی است از دهستان دودج و داریان در بخش مرکزی شهرستان شیراز و 28هزارگزی خاور شیراز و 3هزارگزی راه فرعی بردج به خرامه. جلگه ای است معتدل و 330 تن سکنه دارد. آب آن از چاه و محصول آن غلات و حبوبات و سیب زمینی است. شغل اهالی زراعت است و راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
ازبلوکات ولایت ملایر است عده قرای آن 68 است. (از فرهنگ جغرافیایی سیاسی و از جغرافیای غرب ایران ص 80)
لغت نامه دهخدا
(مَ غِ سَ / سِ)
دهی است از بخش حومه شهرستان نائین. واقع در 16 هزارگزی شمال باختری نائین و 11 هزارگزی راه شوسۀ اردستان به نائین. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
آنچه رو به بالا باشد مقابل سرازیر، محلی که رو به بالا میرود سربالایی فراز مقابل سرازیر نشیب، افزون متجاوز... هفتاد هزار بالش سر بالا آمد که بر ممالک برات نوشتند یا جواب سر بالا. پاسخ طفره آمیز. یا سربالا جواب دادن، جواب سرسری و طفره آمیز دادن
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه رو به بالا باشد مقابل سرازیر، محلی که رو به بالا میرود سربالایی فراز مقابل سرازیر نشیب، افزون متجاوز... هفتاد هزار بالش سر بالا آمد که بر ممالک برات نوشتند یا جواب سر بالا. پاسخ طفره آمیز. یا سربالا جواب دادن، جواب سرسری و طفره آمیز دادن
فرهنگ لغت هوشیار
آرواره ی بالایی
فرهنگ گویش مازندرانی
به سمت بالا، قسمت بالای زمین، کوه یا هر مکان دیگر
فرهنگ گویش مازندرانی